سلمان فارسی در سطح بالایی از معلومات دینی و اجتماعی و سیاسی بود
تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۳۵۰۵۱
امروز هشتم صفر سالروز رحلت جناب سلمان فارسی (س)، صحابه گرانقدر پیامبر اعظم (ص) میباشد.سلمان فارسی از شخصیتهای آزاده، مجاهد و بلندآوازه اسلامی است. وی با اینکه ایرانی نژاد بود، در میان عربها و مسلمانان حجاز، به مقامی رفیع و مرتبهای بلند دست یافت تا جایی که پیامبر (ص) در مورد او فرمود: «سلمان منا اهل البیت؛ سلمان از ما اهل بیت است».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سلمان فارسی در فتح مدائن نقش ویژهای داشت. سلمان در میان رزمندگان، افزون بر اینکه به زهد و قناعت معروف بود، از مرگ هراسی نداشت و در میان صفوف مسلمانان، حضوری دلیرانه داشت و در برابر دشمنان اسلام که مبارز میطلبیدند، سینه سپر میکرد و از ایشان دلهرهای نداشت. این شهامتش از قلبی آکنده از ایمان و پارسایی سرچشمه میگرفت.سلمان فارسی، صحابه بزرگ پیامبر (ص)، با نگاهی خاص به قدرت و مسئولیت، دارای نگاهی متعالی و ارزشی بود و این مقوله را به عنوان زمینهای برای حاکمیت ارزشهای الهی و خدمت به خلق میدانست. سبک مدیریت او در عرصههای سیاسی، نظامی و فرهنگی برگرفته از آموزههای پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و امام علی علیه السلام بود. در این مجال و به مناسبت سالروز وفات آن مرد بزرگ تاریخ ایران و اسلام، سعی میکنیم، شیوههای حکومت داری این صحابه گرانقدر حضرت رسول (ص) که میتواند الگویی ارزشمند برای حاکمیت دینی در جامعه باشد، را بررسی نمائیم:
سلمان محمدی
سلمان فارسی نخستین ایرانی است که پس از رنجهای فراوان و پیمودن راههای طولانی و سفرهای پرماجرا و گرفتار شدن به بردگی، از چشمه زلال اسلام ناب محمّدی سیراب و گوی سبقت را در دینداری و تقوا از هم کیشان خویش ربود. تنها او بود که جمله «سلمان از ما اهل بیت است» را از پیامبر مهر و رحمت (ص) شنید و به سلمان محمّدی معروف شد. پیامبر (ص) درباره پیشگامی سلمان به اسلام فرمود: پیشگامان چهار نفرند؛ من پیشگام عرب به اسلام هستم. صهیب پیشگام رومیان به اسلاماست. سلمان پیشگام ایرانیان به اسلام است و بلال پیشگام حبشه به اسلام میباشد. پیامبر (ص) در تعبیر بالاتری فرمود: «من پیشگام همه فرزندان آدم هستم، و سلمان پیشگام مردم ایران است».
سلمان، حدود ۱۹ سال استاندار مدائن بود. اما قبل از آن در کنار پیامبر (ص) هم مشاورههای نظامی میداد و هم به عنوان جنگاور در کنار پیامبر (ص) در جنگها شرکت میکرد، از طرفی هم یکی از عرفای زمان خودش به حساب میآمد. معمولاً بعد زهد و ساده زیستی سلمان باعث میشود که ابعاد حکمرانی و مسائل اجتماعی سلمان کمتر دیده شود اما باید توجه داشت اگر انسان به مراتب بالای ایمان و انسانیت برسد بیشتر دغدغه مسئولیتهای اجتماعی و فرهنگی خواهد داشت و نمیتواند ساکت باشد و گرنه این خود نقصی در انسانیت و ایمان فرد خواهد بود.
از جمله کارهایی که سلمان بدان میپرداخت باز آفرینی سنتها و افکار پیامبر بود. در هر فرصتی ذکر و نام پیامبر را مطرح میکرد
سلمان، شخصیت جامعی داشت
حکومت داری نیاز به دانش فراوان دارد و سلمان کسی بود که قبل از حکومت داری دانش خود را در مشاورههای مختلف و در بحثهایی که در زمان پیامبر صلیالله علیه و سلم مطرح میشد، به ظهور و بروز رسانده بود و نشان میداد که در سطح بالایی از معلومات دینی و اجتماعی و سیاسی و حتی نظامی است. عمق فهم و گستره دانش سلمان به حدی بود که حتی خلیفه دوم بسیاری از مسائل پیچیده حکومت را با مشاوره خصوصی سلمان حل میکرد و خیلی از اوقات وقتی که سلمان پیش خلیفه میرفت خلیفه دیگران را از دست خود بیرون میکرد با سلمان به صورت خصوصی مشورت مینمود.جالب است که بعد مشورتی به حکومت و خلیفه باعث نشد که سلمان در موارد خلافی که رخ میدهد، همراه خلیفه باشد بلکه حتی در نامه نگاری رسمی به خلیفه دوم مواردی را متذکر و وی را نصیحت کرد و بیان کرد که حکومت داری باید به شیوه رسول الله باشد نه شیوه کنونی.حتی میتوان به بحث امر به معروف و نهی از منکر که فراتر از نصیحت به حاکمان است اشاره کرد به عنوان مثال سلمان در بحث سقیفه ابوبکر و عمر را نهی از منکر کرد و به آنها یادآور شد که جانشین رسول خدا، علی (ع) است و از این رو بحث حدیث غدیر و موارد این چنین را دائماً مطرح میکرد آنها را از این منکر جانشینی نادرسته پیامبر به شدت نهی میکرد. پس هم بحث نصیحت رهبران جامعه و هم امر به معروف و نهی از منکر در این زمینه در مورد سلمان مطرح است.
حکومت داری سلمان در مدائن
در ارتباط با حکومت داری سلمان، میتوان به ابعاد مختلفی اشاره کرد. بحث در مورد حکومت داری سلمان، هم بحث سیاست هست هم بحث نظامی هم بحث فرهنگی است. از طرفی وقتی که ما حکومت را مطرح میکنیم بحث قدرت میاید. در ادبیات اسلامی هم هر جا قدرت هست، معنایش مسئولیت است اگر حق حاکمیتی هست در کنارش مسؤول بودن و پاسخگو بودن مهم است اگر ما این حق را داریم که قدرت داشته باشیم، یعنی مشروعیت قدرت داریم، باید به مردم پاسخگو هم باشیم. قدرت در نگاه سلمان برخلاف خیلی از دنیا پرستان بود. نه اینکه بخواهد از آن سو استفاده کند و محو قدرت باشد. قدرت در نگاه او از نظر دنیایی حقیر بود بلکه قدرت را اگر میخواست به عنوان ابزار خدمت به مردم میخواست. وی افزود: از سلمان در مورد قدرت پرسیدند جواب داد: شیرینی دوران استفاده از شیر حکومت و تلخی جدایی از آن. یعنی اینکه این حکومت ظاهری با نگاه دنیایی شیرین است ولی حقیقت آنکه نداشتن ثبات و ترک میز قدرت است و قرار است از آن جدا شوی، چون هر قدرتی پایانی دارد، ازلی دارد، تلخی دارد. تلخی از شیر گرفتن هست. یا در جایی در مورد دنیا میگوید که دنیا همانند ماری خوش خط و خال، ظاهری زیبا دارد، در حالی که درون آن نه تنها زیبا نیست بلکه کشنده و مهلک است. این نگاه مهم است، دنیا به درد شما نمیخورد و همیشه خود را مهیای مرگ بدانید. با توجه به زهد و ساده زیستی که سلمان داشت به صورت آگاهانه و همیشگی به ارائه مدل حکومت مردمی و ساده زیست همراه با توجه به عدالت اجتماعی و رفع نیازهای مردم به خصوص فقرا توجه ویژه داشت.
از دیگر ویژگیهای حکومتداری سلمان میتوان توجه ویژه به حق محوری و حق مداری و شکیبایی را عنوان کرد. این مسئله در نامههای سلمان به افراد مختلف به خوبی بروز دارد. از جمله کارهایی که سلمان بدان میپرداخت باز آفرینی سنتها و افکار پیامبر بود. در هر فرصتی ذکر و نام پیامبر را مطرح میکرد. عنوان میکرد که حق و حقیقت، پیروی واقعی از پیامبر است مثلاً در داستانی که دونفره از طرف ابودردا به نزد وی آمدند و به او گفتند آیا تو سلمان صحابی رسول خدا هستی؟ او جواب داد که معلوم نیست من صحابی رسول خدا باشم چراکه صحابی واقعی رسول خدا کسی است که با رسول خدا در بهشت انیس و مونس باشد و نه فقط در این دنیا. لذا به صرف دیدن و بودن با رسول الله (ص) مغرور نشد.
منبع: تقریب
کلیدواژه: سلمان فارسی حکومت داری سلمان سلمان فارسی رسول خدا هم بحث
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۳۵۰۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طرحی برای رسانههای فردای ایران
سطح نازل آزادی رسانه و ضعف فاحش اقتصاد رسانه بارقههای امید رسیدن به گشایشی در نظام رسانهای را کمرنگتر از همیشه کرده است. اوضاع وخیم اقتصادی و بنبست سیاسی هم بر نظام رسانهای سایه انداخته است. فعلاً نشانهای از بهبود در افق پیدا نیست.
ولی اگر مقیاس تاریخ را وسیعتر از چند دهه در نظر بگیریم، شاید بتوانیم مشاهده کنیم که جامعه ایران ایستا نبوده و به هر طریقی با تکاپوها و جنبوجوشهایی که دارد راهش را پیدا کرده است.ایران در یک پیچ تاریخی قرار گرفته و دگرگونیهای بنیادینی که چند سال است نشانههایش را میبینیم آغاز شده است. ما برای نظام رسانهایِ فرداهای روشنتر ایران نیاز به طرحی و چارچوبی استوار و رسا و دقیق با اتکا به تجربیات گذشته داریم. هنگامی که یک جامعه به وقت نوزایی میرسد، نیازمند بدیلی است که بایدآماده کرده باشد تا بتواند در زمان نوزایی از آن بهره بگیرد، وگرنه در زمانهای که ایدههای سابق برافکنده میشوند و خلأ ایده پیش میآید، ایدههای کژ و نامطلوب و بدخواهانه میتواند بهراحتی خلأ را پر کند. از سوی دیگر، اگر بدیلی نداشته باشیم، دائماً وسواسگونه و منفعلانه تصور میکنیم سیاهی تا ابد ماندگار است، اما اگر از قبل به بدیلها و جایگزینهای احتمالی فکر کرده باشیم، بهسوی آن گام برمیداریم هرچند آهسته و با موانع و رنجهای بسیار.
باری، سؤال اصلی اینجاست: نظام رسانهای آینده ایران باید چطور باشد و بر چه پایههایی استوار باشد؟ شاید آزادی اولین مؤلفه اساسی آن باشد: آزادی از سانسور، آزادی از هرگونه ایدئولوژی و آزادی از هر نوع فشار اجتماعی از سوی گروههای صاحب قدرت و نفوذ. بخش مهمی از روزنامهنگاری مربوط است به دیدهبانی قدرت و نظارت بر عملکرد صاحبان قدرت. قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی واجد عناصری فسادپرور است که روزنامهنگاری مراقب و منعکسکننده این فسادهاست. طبیعی است که قدرتمندان در هر سطح و هر نوع بخواهند جلوی این دیدهبانی را بگیرند. پس رسانهها باید در برابر صدمات احتمالی از جانب قدرتمندان حفاظت شوند و مصون باشند. اولین مؤلفۀنظام رسانهای آینده ایران میتواند ایجاد سازوکاری حقوقی و قضایی و حرفهای برای برقراری آزادی رسانهها باشد.
دومین مؤلفۀ نظام رسانهای مطلوب در ایران میتواند قطع انحصار از رسانههای سنتی و نوین باشد. در کنار رادیو و تلویزیون عمومی ــ که همان هم تماماً نمیباید منحصر به تبلیغات سیاسی حکومت باشد و باید آرای بخشهای مختلف جامعه را با همه کثرتی که در آن است بازتاب دهد ــ لازم است که دهها و صدها شبکه تلویزیونی و رادیویی خصوصی وجود داشته باشند تا اقشار و گروههای مختلف با عقاید گوناگون و آرمانهایی متکثر بتوانند محتوای دلخواه را تولید و با فرم دلپسند خود منتشر کنند. به همین ترتیب، تعداد متنوعی از شرکتها و اوپراتورهای خصوصی اینترنتی باید بتوانند در حلقههای مختلفِ زنجیره کسبوکارِ دسترسی به اینترنت نقش داشته باشند.
برداشتن فیلترینگ اینترنت از همان جنس آزادی رسانه است، اما برای تأکید بیشتر و جبران تجربههای تلخی که داشتهایم، میتوان فصلی از طرح پیشنهادی نظام رسانهای مطلوب برای آینده ایران را جداگانه به آن اختصاص داد. شبکههای اجتماعی و سایتهای اینترنتی نباید فیلتر باشند، مگر در مواردی بسیار استثنایی در حوزه خلافکاری و جرائم نه اخبار و عقاید. فیلترینگ سمی است که بهتدریج به پیکر نظام رسانهای ایران تزریق شده است و در ایران فردا باید از این جسم خسته و فرسوده سمزدایی کرد.
برای رسیدن به این شرایط در رسانههای ایران نیازمند یک پیششرط اساسی هستیم: کمترین میزان دخالت حکومت در امور رسانهها، از مالکیت و مدیریت رسانهها تا مجوزدهی و نظارت و حمایت از رسانهها. اینکه میگوییم حکومت در نظارت بر رسانهها دخالت نداشته باشد، به این معنی نیست که هیچ نظارتی مطلقاً وجود نداشته نباشد، بلکه بدان معناست که حکومت ناظر و عامل نظارت نباشد تا این امکان برایش مهیا نباشد که جلوی رسانههایمنتقد و حتی مخالفش را بگیرد. نهادهای صنفی و حرفهای روزنامهنگاری مستقل میتوانند بر عملکرد حرفهای رسانهها نظارت داشته باشند و دادگاههای مستقل و عاری از جانبداری وچارچوب قضایی مخصوص رسانهها میتوانند درباره تخلفات احتمالی قضاوت کنند. این وضعیت نیازمند قانونگذاری و سازوکار حقوقی خاصی است که در آن از صدور مجوز پیش از انتشار برای مطبوعات و وبسایتها خبری نیست و با سهولت بهشبکههای تلویزیونی و خبرگزاریها امکان تأسیس میدهد.
در طرح پیشنهادی برای رسانههای فردای ایران، حکومت اگر میخواهد به رسانهها کمک کند، بهجای دادن یارانههای مستقیم و بازیگری در عرصه رسانهها، میتواند به توسعه امور زیرساختی رسانهها نظیر چاپخانه و اینترنت و استودیو و شهرکهای فناورانه رسانهای بپردازد، تازه آنهم بهصورتی غیرمستقیم. همچنین همه رسانهها با انواع عقاید و نظرات انتقادی نیز باید بتوانند از این زیرساختها استفاده کنند و زیرساختها نباید متعلق باشد به وفاداران به گروه سیاسی خاصی یا معتقدان به عقیده بخصوصی.
بازپیکربندی نظام رسانهای نیز از دیگر مسایلی است که میتواندر طراحی نظام رسانهای آینده به آن توجه کرد. سیاستهای سانسور و فیلترینگ و همچنین ایجاد اعوجاج و منحرفکردن نقشهای نهادهای مدنی باعث شده است که رسانههای مختلف در ایران نقشهایی را بر عهده بگیرند که نه وظیفه آنهاست و نه از عهده انجامش برمیآیند. برای مثال، در برههای از تاریخ نیمقرن اخیر ایران، از مطبوعات بهجای احزاب استفاده شده است یاهماکنون از شبکههای اجتماعی برای اطلاعرسانی در حد رسانههای حرفهای بهره گرفته میشود. رسانههای مختلف بایددوباره نقشهای طبیعی و معمولی خود را بر عهده بگیرند و نقشهای تحمیلی را به نهادهای مربوط به آنها واگذار کنند.
در چنین شرایط و زمینهای که تصویر شد، رسانهها بهتدریج خواهند توانست قدرتمند شوند و روزنامهنگاران تشکلهای صنفی و مدنی خود را شکل دهند و کسبوکار رسانهای رونق بگیرد. دیگر لازم نیست حکومت به رسانهها کمک مالی کند و همین که آزادی آنها را با نظامهای قضایی و حقوقی خاصی پاس بدارد کافی است. رسانهها نیز نباید آزادی رسانه و بیان را از حکومت گدایی کنند، بلکه به قدرت اجتماعی خود آن را بهدست میآورند. باقدرتگرفتن نهادهای صنفی و حرفهای روزنامهنگاری، اگر حکومت نخواهد آزادی رسانه را پاس بدارد باز هم ناگزیر است که به آزادی احترام بگذارد. از سوی دیگر، در چنان وضعیتی رسانهها خودشان خواهند دانست چطور باید رقابت کنند و روزنامهنگاری چه اصولی دارد و در بازار رسانهها چگونه باید مخاطبان را جذب کرد. بنابراین نیازی نخواهد بود که حکومت در نقش مرشد و استاد و معلم رسانهها ظاهر شود. آن نظام رسانهای که درست شکل گرفته باشد و ارکانش صحیح باشد، میتواند بهکمک روزنامهنگارانش تشخیص دهد چقدر به عامهپسندی بگراید و چه اندازه نخبهگرا باشد، کجا وارد شود و تا حد جلو رود.
وقتی نظام رسانهای از وضعیت همواره استثنایی خارج شد و به وضعیتی طبیعی دست یافت، آنگاه تازه در چنان فضای نرمال و در چنین نظام رسانهای هنجارینی، رسانههای ما به آفتهایی برخواهند خورد که رسانههای همه کشورهای عادی جهان با آن روبهرو شده بودهاند، مسایلی از جمله ضربهخوردن از شبکههای اجتماعی و شرکتیشدن رسانهها و اثرپذیری از فناوری. برای این مشکلات نیز راهحلهایی هست که میتوان همچون سایر کشورها به کار بست.
در آینده ایران، وقتی که خورشید بتابد و سپیده رخ بنماید، ما نمیتوانیم با نظام رسانهای کهنه کار کنیم و نیازمند نظم رسانهای تازه و بدیل هستیم. از حالا که در قعر چاه مشکلات و مصائب گیر افتادهایم باید به فکر فردا باشیم. علاوه بر مؤلفههایی که ذکر شد، حتماً ضروریات و پیششرطهای دیگری نیز هست که تا رسیدن به روزهای خوش رسانهای باید ارائه شوند و دربارهشان بحث شود.اینکه ما در شرایط فعلی از نظام رسانهای جایگزین صحبت کنیم، حاصل خوشخیالی یا سادهدلی یا زیستن در رؤیاهای واهی یا امیدواری به هر قیمتی نیست. وقتی ما بدیل داشته باشیم و دربارهاش صحبت کنیم، از هماکنون به زایاندن نظم جدید و دگرگونی کمک کردهایم. رسیدن به نظام رسانهای بدیل یکی از مراحل مهم و مؤثر تحول و گذاری است که با همه گرفتاریها و مصیبتهای کنونی، در چشمانداز این کشور میتوان دید.
*روزنامهنگار
۴۷۲۳۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900950